بیع در لغت و اصطلاح حقوقی
بیع در لغت به معنی فروش است و در مقابل آن شری قرار دارد که به معنی خرید آمده است. گاهی به خرید و فروش نیز بیع گفته می‌شود، اما در اصطلاح حقوقی، بیع به معنای عقدی است که یکی از طرفین، که بایع نامیده می‌شود، عین مالی را در مقابل مال دیگری به طرف مقابل، که مشتری نامیده می‌شود، به قصد بیع تملیک می‌نماید. در واقع، بیع یک نوع عقد معوض است که در آن هر یک از طرفین برای انجام تعهدات خود عوضی دریافت می‌کند.

فرق بیع و معاوضه
بیع و معاوضه در بسیاری از موارد مشابه به نظر می‌رسند، اما تفاوت آن‌ها از نظر قصد طرفین است. در بیع، طرفین قصد انعقاد عقد بیع را دارند، در حالی که در معاوضه طرفین قصد معاوضه دارند. اگرچه در قانون مدنی ایران میان بیع و معاوضه از نظر عوض تفاوتی قائل نشده است، در واقع، اگر یکی از دو مورد معامله پول باشد، این معامله بیع محسوب می‌شود، حتی اگر عوض دیگر پول نباشد. به همین دلیل، معمولاً در عرف و عادت مردم، هرگاه یکی از موارد معامله پول باشد، آن را بیع می‌دانند.

بیع: عقد معوض و معامله تملیکی
بیع به‌عنوان یک عقد معوض شناخته می‌شود. عقد معوض به عقدی اطلاق می‌شود که دارای دو مورد باشد و هر یک عوض دیگری قرار گیرد. در بیع، یکی از این موارد را مبیع (یا مثمن) و دیگری را ثمن می‌نامند. در صورتی که مبیع عین شخصی یا در حکم آن باشد، به وسیله عقد، مالکیت آن به مشتری منتقل می‌شود، حتی اگر هنوز تسلیم او نشده باشد و ثمن نیز توسط بایع قبض نشده باشد.

بیع در قانون مدنی ایران
بیع یکی از عقود معین است که در قانون مدنی ایران در باب سوم، مواد 338 تا 395 به آن پرداخته شده است. این مواد به‌طور دقیق شرایط و ویژگی‌های بیع و نحوه انتقال مالکیت مبیع و ثمن را مشخص می‌کنند.

منابع:

حقوق مدنی جلد اول، دکتر حسن امامی، ص 416 و 417

مواد 338 تا 395 قانون مدنی ایران